ص   سورة  : Saad


سورة Sura   ص   Saad
وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَىٰ رِجَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَارِ (62) أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِيًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ (63) إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ (64) قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ ۖ وَمَا مِنْ إِلَٰهٍ إِلَّا اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ (65) رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ (66) قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ (67) أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ (68) مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ (69) إِن يُوحَىٰ إِلَيَّ إِلَّا أَنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ (70) إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِّن طِينٍ (71) فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ (72) فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ (73) إِلَّا إِبْلِيسَ اسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ (74) قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ ۖ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْعَالِينَ (75) قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ ۖ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ (76) قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ (77) وَإِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتِي إِلَىٰ يَوْمِ الدِّينِ (78) قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ (79) قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ (80) إِلَىٰ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ (81) قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ (82) إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ (83)
الصفحة Page 457
(62) و گویند: «ما را چه شده است، مردمانی را که ما آنها را اشرار می شمردیم، (در جهنم) نمی بینیم؟!
(63) آیا آنها را به مسخره گرفتیم یا (اینکه) از نظرها دور مانده اند؟!»
(64) بی گمان این مخاصمه (و گفتگوی) دوزخیان حق (و واقعیت) است.
(65) (ای پیامبر) بگو: من تنها یک هشدار دهنده ام، و هیچ معبودی (به حق) جز خداوند یکتای قهّار نیست.
(66) پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آن دواست، (آن) پیروزمند آمرزنده».
(67) (ای پیامبر) بگو:«این خبری بزرگ است،
(68) که شما از آن روی گردانید!
(69) مـن از سـاکـنان عــالــم بالا (= فرشتگان) چون (درباره ی آفرینش آدم) با یکدیگر جدال می کردند، خبری ندارم( ).
(70) به من وحی نمی شود مگر این که من هشدار دهنده ای آشکار هستم».
(71) (و به یاد آور) هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت: بی تردید من بشری را از گل می آفرینم،
(72) پس هنگامی که درستش کردم، و از روح خود در آن دمیدم، برای او سجده کنان بیفتید».
(73) پس فرشتگان همگی یکپارچه سجده کردند.
(74) جز ابلیس که تکبّر ورزید و از کافران بود.
(75) (خداوند) فرمود:« ای ابلیس! چه چیز مانع تو شد، از آنکه برای آنچه من با دو دست خود آفریده ام، سجده کنی؟ آیا تکبر ورزیدی یا از بلند پایگان هستی؟!»
(76) گفت: « من از او بهترم، مرا از آتش آفریده ای، و او را از گل آفریده ای».
(77) فرمود: «پس از اینجا بیرون شو، که تو رانده شدی.
(78) و همانا لعنت من تا روز قیامت بر تو خواهد بود».
(79) (ابلیس) گفت: «پروردگارا! پس مرا تا روزی که (دوباره) برانگیخته می شوند، مهلت ده».
(80) (خداوند) فرمود: «همانا تو از مهلت یافتگانی،
(81) تا آن روز زمان معین».
(82) (ابلیس) گفت: «پس به عزتت سوگند، که همه ی آنها را گمراه خواهم کرد،
(83) مگر بندگان مخلص تو را، از میان آنها».
 


اتصل بنا | الملكية الفكرية DCMA | سياسة الخصوصية | Privacy Policy | قيوم المستخدم

آيــــات - القرآن الكريم


© 2022